وبلاگ پسر آفتاب نوشت:
سلام خانم. باور کنید من مزاحم شما نیستم ازظاهرشماخیلی خوشم آمده این شماره من... لطفا بامن تماس بگیرید.جملاتی
از این دسته،نقطه آغاز بسیاری از عشق های کور خیابانی و بهانه دستمایه ای
برای شروع یک رابطه احساسی نابهنجار و زندگی سوز بین دختران پسران جامعه
ماست که خارج از عرف جامعه و مرز مذهب به رابطه ایی مبهم وباریک تن میدهد
که حسرتی جانکاه سرنوشتی شوم را برایشان رقم می زند. دوستی با جنس مخالف و
دنیای ارتباط بسی بدان دانم زده است، یکی از ملظمات جدی جامعه ماست این
موضوع، راهم می توان به مثابه یک ناهنجاری انگاشت و نیز یک آسیب فرهنگی
حرمتی شرعی.
در این نوشتار باروری بر کلام وحی این مسئله را صرفا از زاویه نگاه دین، می کاویم
واژه انسان،بنابریک دیدگاه، مآخذ از آمده «نسی»و به معنای موجودی است که اهل انس و الفت بادیگران است.
بنابردیدگاه
دوم، نیاز به انس و مانوس واقع شدن، میلی غریزی. ذاتی است که در وجود انسان
خفته و نهفته است از طرفی،در دستگاه آفرینش وجود هیچ میلی بی هدف نیست.
امیال نیز نیل به اهداف نمی یابند مگر اینکه درمسیر صحیح خود جهت دهی شوند.
بااین مقدمه یکی از امیال نهفته در سرنوشت آدمی، گرایش به جنس مخالف است
که دستگاه حکیمانه خلقت، آن را برپایه هدفی مقدس در وجود آحاد بشریت ودیعت
نهاده که همانا تکامل و تولید تکثیر نسل انسانی در سایه پیوند زناشویی
است.
قرآن کریم به
عنوان یگانه کتاب تربیت سازی الهی، در بعث بهداشت روانی دختر پسر بر حفظ
حریم زن و مرد تأکید ورزیده، همگان را از داشتن روابط دوستی های پنهان با
جنس مخالف برحذر داشته است.
دیدگاه قرآن درخصوص دوس گیری از جنس مخالف در آیت های زیر آمده است.
1. نخست در
سوره «نساء» کریمه 25، خطاب به مردان، آنهارا ازدواج بازن یادخترانی که
روابط دوستانه پنهان بادیگران داشته اند منع کرده می فرماید <...
فانکوهن باذن اهلهن واتوهن اجورهن بالمعروف محصنات غیرمسافحات ولامتخذات
اخدان >(آنان رابا اجازه خانواده هایشان به همسری خود درآوردید ومهرشان
را به طور پسندیده به آنان بدهید [به شرط آنکه ]پاکدامن باشند زناکار و
دوست گیران پنهانی نباشند. )
دو2. در جایی
دیگر همین تعبیر درباره پاکدامنی آمده است :(مائده/5)؛ وزنان پاکدامن
ازمسلمانان وزنان پاکدامن از اهل کتاب حلال اند، هنگامی که مهر آنان
رابپردازید وپاکدامن باشید، نه زناکار و نه دوست پنهانی نامشروع گیرید.
1. کلید واژه
قرآن درخصوص این گونه رفاقت های ناسالم، واژه «خدن»است خدن، آنگونه که راغب
اصفهانی در مفردات گفته است:بیشتر در کسی استعمال می شود که دوستی وی از
روی شهوت باشد. درحالی که قرآن از دوست اصیل و سالم به <خلیل>تعبیر
می کند.
2. بنابرگفته صاحب معجم الوسیط، «اخدان»جمع «خدن»به معنای دوست پنهانی پسر یا دختر است مذکر مونث آن یکی است.
3. در اینگونه
دوستی ها، محبت راستین وجود ندارد چراکه قرآن، از کسی که دوستی اش برپایه
صداقت استوار است، به <<صدیق>>تعبیر می کند.
4. علت جمع
آمدن کلمه <<اخدان>>درآیه این است که وقتی کسی برای فحشا واز
روی شهوت دوست برمی گزیند، یکی یا دوتا قانع نخواهد بود؛ چراکه نفس انسانی
وقتی به دنبال شهوات و خواسته های خود برود حد توقف ندارد.
5. شاید از
ظاهر آیه برداشت شود که عفت پاکدامنی، شرط شرعی صحت ازدواج است اما از
قرینه آیه ای دیگر از قرآن، فهمیده می شود که عفت و پاکدامنی، شرط اخلاقی
ازدواج است ونه شرط فقهی آن. توضیع آنکه دوسوره نور کریمه سوم. می خوانیم
:<<مرد زناکار یا زن زناکار یا مشترک ازدواج نمی کند؛ وزن زناکار را،
جز مرد زناکار یامشترک، به ازدواج خود در نمی آورد و این کار بر مؤمنان
حرام است!
حال این سوال
مطرح است که آیا آیه مورد بعث <<بیانگر حکم فقهی است یا حکم اخلاقی؟
اگرحکم فقهی را بگوید، با استنثا سازگاری ندارد که می فرماید مرد زنا کار
جز بازن آلوده یامشرک حق ازدواج ندارد.
حال آنکه شرعاً
چنین نیست،زیرا ازدواج مرد آلوده بازن پاکدامن شرعاً حلال وجایز
است.وازدواج مرد مسلمان ،هرچند آلوده باشد بازن مشترک حرام است .که اطلاق
این آیه هرمسلمانی اعم از آلوده وپاکدامن رادربر می گیرد ،پس آیه مورد بعث
به قرینه آیه در سوره «ثور»حکم اخلاقی واجتماعی رایج رابیان می کند که
افراد آلوده با آلوده ها ارتباط دارند.
6.پاکدامنی
برای ههمگان مطلوب و باارزش است ولی برای کنیزان تأکید شده است ،آنان در
معرض فساد وبزهکاری بودند،زیرا تحمیل وسودجوی مادّی برخی از مالکان
یااشتغال آنان به امور خدمتگزاری رابرای آنان بیشترفراهم میکرد.